سیزده بدررررر
سلام طلا طلای من بعد تعطیلات کسل کننده با یه سیزده بدر توووپ سال جدید و شروع کردیم 13 بدر با عمو ها و عمه و بقیه فامیل رفتیم جنگل امل، نزدیک امامزاده عبدالله یه عده صبح ساعت 5 رفتن جا گرفتن من و شما و بابا و مادر بزرگ بابا، به عنوان تتمه گروه ساعت 13:30 به بقیه ملحق شدیم البته ما ساعت 11 بیدار شدیم ولی حدودا 1 ساعت تو ترافیک مسیری بودیم که کلا 10 دقیقه هم نباید طول می کشید تا ساعت 10 شب هم اونجا بودیم و حسسسسابی خوش گذروندیم بقیه ش و تو ادامه مطلب با عکس تعریف می کنم اینجا بودیم مادر مشکات! کفشات و پوشیدی و کلی بازی و کردی. چقدر من از دیدن بازیت لذت بردم مادر! به حرف کسی هم گوش نمی دادی هه هه. این دخترمه، با عینک...
نویسنده :
مامان حدیث
14:28